لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :27
بازدید دیروز :3
کل بازدید :16326
تعداد کل یاداشته ها : 15
04/4/22
7:12 ع

کنون ما به عنوان ملتی در حال رشد، در برابر ماشین و تکنیک ایستاده ایم و از سر بی ارادگی؛ یعنی به هر چه پیش آید خوش آید، تن داده ایم. چه باید مان کرد؟ آیا همچنان که تاکنون بوده ایم، باید فقط مصرف کننده باقی بمانیم؟ یا باید درهای زندگی را به روی ماشین و تکنولوژی ببندیم و به قعر رسوم عتیق و سنن ملی و مذهبی بگریزیم؟ یا راه سومی در پیش است؟ تنها مصرف کننده ی ماشین ماندن و به تسلیم صرف تن به این قضای قرن بیستمی دادن، همان راهی است که تاکنون پیموده ایم. راهی که به روزگار فعلی منتهی شده است. به روزگار غرب زدگی . به روزگار دست به دهان غرب ماندن که بیایند و هر چند سال یک بار، اعتباری بدهند یا کمکی، که مصنوعاتشان را بخریم و ماشین ها که قراضه شد از نو. درست است که این راه آسانی است و برآورنده ی بسیاری از کاهلی ها و تنبلی ها و بی عرضگی ها و بی کارگیها؛ طبیعی است که ماشین برای ما سکوی پرشی است؛ تا بر روی آن بایستیم و به قدرت فنری آن، هر چه دورتر بپریم. باید ماشین را ساخت و داشت؛ اما در بندش نبایست ماند. گرفتارش نباید شد. چون ماشین وسیله است و هدف نیست. هدف، فقر را از بین بردن است و رفاه مادی و معنوی را در دسترس همه ی خلق گذاشتن.   ادامه ی مطلب

منبع :  کتاب غربزدگی مرحوم جلال آل احمد