فناوری نانو ، نانوفناوری یا نانوتکنولوژی رشتهای از دانش کاربردی و فناوری است که جستارهای گستردهای را پوشش میدهد. موضوع اصلی آن نیز مهار ماده یا دستگاههای در ابعاد کمتر از یک میکرومتر، معمولاً حدود 1 تا 100 نانومتر است. وجه منحصر به فرد فناوری نانو داشتن عناصری به نام نانومواد و نانوساختار است . در واقع نانو تکنولوژی فهم و بهکارگیری خواص جدیدی از مواد و سیستمهایی در این ابعاد است که اثرات فیزیکی جدیدی عمدتاً متأثر از غلبه خواص کوانتومی بر خواص کلاسیک از خود نشان میدهند. فناوری نانو موج چهارم انقلاب صنعتی، پدیدهای عظیم است که در تمامی گرایشهای علمی راه یافته و از فناوریهای نوینی است که با سرعت هرچه تمام تر در حال توسعه میباشد. از ابتدای دهه 1980 میلادی طراحی و ساخت ساختمانها هر روزه شاهد نوآوریهای جدیدی در زمینه مصالح کارآمد تر و پربازده تر در مقاومت، شکلپذیری، دوام و توانایی بیشتری نسبت به مصالح سنتی دارد. نانوفناوری یک دانش به شدت میانرشتهای است و به رشتههایی چون مهندسی مواد، پزشکی، داروسازی و طراحی دارو، دامپزشکی، زیستشناسی، فیزیک کاربردی، ابزارهای نیم رسانا، شیمی ابرمولکول و حتی مهندسی مکانیک، مهندسی برق، مهندسی شیمی و مهندسی کشاورزی نیز مربوط میشود. تحلیل گران بر این باورند که فناوری نانو، زیست فناوری (Biotechnology) و فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) سه قلمرو علمی هستند که انقلاب سوم صنعتی را شکل میدهند. نانو تکنولوژی میتواند به عنوان ادامه دانش کنونی به ابعاد نانو یا طرحریزی دانش کنونی بر پایههایی جدیدتر و امروزیتر باشد و فراگیرتر باشد.
ایران در زمینه تعداد پتنتهای منتشر شده در رابطه با فناوری نانو، مقام 29 را در سال 2012 در دنیا کسب کرد.
پژوهشگران دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در اردیبهشت 1392 موفق به ارائه و معرفی راههای ارتباط بین فناوری نانو و علوم اعصاب به یکدیگر و نیز روشی برای ردیابی پیام رسانها در مغز شدند .
اصلاحات با دو وجه «گفتمان» و «دستاوردها» شناخته میشود. اصلاحطلبان نیز یکدیگر را به «اصلاحطلبان گفتمانی» و «اصلاحطلبان کانفورمیست» تقسیم میکنند. کانفورمیستها را اصلاحطلبانی میدانند که در قدرت هستند، منصب گرفتهاند، رانت میگیرند، حقوق میگیرند و… و اصلاحطلبان گفتمانی را کسانی میدانند که افلاطونوار، در حاشیه قدرت به ترسیم خط و خطوط و شاخصهای اصلاحطلبی مشغولند!
تئوری توسعه درواقع، نسخه نظریهپردازان غربی دهه 1970 برای مدرنیزاسیون و صنعتی شدن کشورهای جهان سوم است. آنها مدلها و تیپهای مختلفی از توسعه را برای کشورهای مختلف جهان سوم تجویز کردند تا این کشورها هم شبیه کشورهای توسعه یافته شوند. برای یک کشور «توسعه درونزا»، برای دیگری «توسعه برونزا»، برای آن یکی «توسعه کاردوزو و ترکیبی»، «تجارت آزاد»، «توسعه پایدار»، «اقتصاد دموکراسی محور» و… اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، بسیار متفاوت از ساحت تئوریک بود. مالزی با نسخه توسعه آمریکایی (جانشینی صادرات) و خروج یک شبه سرمایهگذاران خارجی، به ویرانهای اقتصادی تبدیل شد که تا یک دهه مشغول آواربرداری بود. لهستان با استراتژی دموکراسی محور نهتنها به شکوفایی اقتصادی نرسید که اینک به همراه یونان ضعیفترین کشور اروپایی است. برزیل، آرژانتین و… با استراتژی جایگزینی واردات، تا دو دهه مقروضهای دائمی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول شدند. نسخه برای ایران «توسعه سیاسی» با هدف تغییر ساختار سیاسی و تغییر جامعه و فرهنگ سیاسی مردم (تحت عنوان جامعه مدنی) بود. آنچه بهصورت رسمی در دولت خاتمی دنبال میشد و پس از آن هم توسط اصلاحطلبان ادامه یافت.
اما مصادیق مدنظر اصلاحطلبان برای توسعه سیاسی چه بود و چه هست؟! مواردی مثل تنشزدایی با غرب، کاهش نفوذ و تاثیرگذاری منطقهای ایران (آنها این استراتژی را با عباراتی چون اولویت منافع ملی و ممانعت از میلیتاریسم تبلیغ میکنند)، حزبی شدن و تقویت جامعه مدنی و مشارکت سیاسی سازمانیافته تودهها (نهفقط انتخابات)، آزادیهای فرهنگی خصوصا در مساله حجاب، حذف یا کاهش خط قرمزهای اخلاقی در سینما و هنر و… ، حذف یا کاهش خط قرمزهای سیاسی حتی فراتر از قانون اساسی در رسانهها، روزنامهها و… آنچه در عرصه گفتمانی نسخهپیچی شد، در عرصه عملی و در صحنه قدرت چه دستاوردی داشت؟ ادامه مطلب
بومیسازی فرآیندی است که طی آن یک محصول برای کار در یک محیط خاص آماده میشود. این فرآیند شامل مراحل متفاوتی است و در آن باید موارد بسیاری را در نظر داشت. در طی چند مطلب به چگونگی این کار خواهیم پرداخت و در این مطلب صرفا به معرفی مواردی که باید در نظر داشت خواهیم پرداخت. بومیسازی محصول الزاما به این معنی نیست که یک محصول خارجی را طوری تغییر دهیم که بشود از آن در داخل کشور استفاده کرد. بومیسازی صرفا تغییر نوشتههای یک محصول نیست که با ترجمه آن، برنامه بومی شده باشد. بومیسازی یک پروسه زمانبر و پیچیده است و بطرز شگفتآوری با جهانیسازی مرتبط است.
در واقع ما زمانی یک برنامه را بومی میکنیم که بخواهیم در کشورها یا بومهای مختلف از آن استفاده کنیم. از آنجا که این تغییرات بعضا از هم تاثیر پذیر هستند کاربردپذیری هر برنامه را تغییر خواهند داد. برای مثال در نظر بگیرید یک برنامه را که روی تولید نام کاربری به زبانهای مختلف محدودیتی ایجاد نکرده و قرار است در چندین کشور مختلف (وب) از آن استفاده شود. حروف مشابه ولی در باطن متفاوت در بومهای مختلف چه بلایی سر برنامه خواهند آورد؟ فرض کنید شبکه اجتماعی توئیتر شما را در تولید کلمه کاربری با زبان فارسی و عربی آزاد بگذارد. وقتی به @علی یک پیغام میفرستید، چه کسی این پیغام را تحویل خواهد گرفت؟ صاحب این اکانت در عربستان یا ایران؟
با اینکه بومیسازی لزوما ارتباط چندانی با کاربردپذیری ندارد اما در کاربردپذیر کردن برنامه و استانداردهای برنامه بطرز چشمگیری تاثیرگذار است. موارد مختلفی را باید در هنگام تولید یک برنامه چندزبانه در نظر داشت از جمله:
بوم : Local بومی : Localized بومیسازی : Localization جهانیسازی : Globalization
منبع : www.dotnettips.info
بومیسازی فرآیندی است که طی آن یک محصول برای کار در یک محیط خاص آماده میشود. این فرآیند شامل مراحل متفاوتی است و در آن باید موارد بسیاری را در نظر داشت. در طی چند مطلب به چگونگی این کار خواهیم پرداخت و در این مطلب صرفا به معرفی مواردی که باید در نظر داشت خواهیم پرداخت. بومیسازی محصول الزاما به این معنی نیست که یک محصول خارجی را طوری تغییر دهیم که بشود از آن در داخل کشور استفاده کرد. بومیسازی صرفا تغییر نوشتههای یک محصول نیست که با ترجمه آن، برنامه بومی شده باشد. بومیسازی یک پروسه زمانبر و پیچیده است و بطرز شگفتآوری با جهانیسازی مرتبط است.
در واقع ما زمانی یک برنامه را بومی میکنیم که بخواهیم در کشورها یا بومهای مختلف از آن استفاده کنیم. از آنجا که این تغییرات بعضا از هم تاثیر پذیر هستند کاربردپذیری هر برنامه را تغییر خواهند داد. برای مثال در نظر بگیرید یک برنامه را که روی تولید نام کاربری به زبانهای مختلف محدودیتی ایجاد نکرده و قرار است در چندین کشور مختلف (وب) از آن استفاده شود. حروف مشابه ولی در باطن متفاوت در بومهای مختلف چه بلایی سر برنامه خواهند آورد؟ فرض کنید شبکه اجتماعی توئیتر شما را در تولید کلمه کاربری با زبان فارسی و عربی آزاد بگذارد. وقتی به @علی یک پیغام میفرستید، چه کسی این پیغام را تحویل خواهد گرفت؟ صاحب این اکانت در عربستان یا ایران؟
با اینکه بومیسازی لزوما ارتباط چندانی با کاربردپذیری ندارد اما در کاربردپذیر کردن برنامه و استانداردهای برنامه بطرز چشمگیری تاثیرگذار است. موارد مختلفی را باید در هنگام تولید یک برنامه چندزبانه در نظر داشت از جمله:
بوم : Local بومی : Localized بومیسازی : Localization جهانیسازی : Globalization
منبع : www.dotnettips.info
تحقق ارزشها و آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی مستلزم تلاش همه جانبه در تمام ابعاد فرهنگی، علمی، اجتماعی و اقتصادی است. احراز عرصه تعلیم و تربیت از مهمترین زیرساختهای تعالی پیشرفت همه جانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقاء سرمایه انسانی شایسته کشور در عرصههای مختلف است . به این ترتیب تحقق آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی ایران مانند احیای تمدن عظیم اسلامی، حضور سازنده، فعال و پیشرو در میان ملتها و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت در جهان در گرو تربیت انسانهای عالم متقی و آزاده و اخلاقی است. تعلیم و تربیتی که تحقق بخش حیات طیبه، جامعه عدل جهانی و تمدن اسلامی ایرانی باشد در پرتو چنین سرمایه انسانی متعالی است که جامعه بشری آمادگی تحقق حکومت جهانی انسان کامل را یافته و در سایه چنین حکومتی ظرفیت و استعدادهای بشر به شکوفایی و کمال خواهد رسید. تحقق این هدف نیازمند ترسیم نقشه راهی است که در آن نحوه طی مسیر، منابع و امکانات لازم، تقسیم کار در سطح ملی و الزامات در این مسیر به صورت شفاف و دقیق مشخص شده باشد. در تهیه سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش کوشش شده است تا با الهامگیری از اسناد بالادستی و بهرهگیری از ارزشهای بنیادین آنها و توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران، چشمانداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق 1404 هجری شمسی تبیین شود. تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر آرمانهای بلند نظام اسلامی باید معطوف به چشماندازی باشد که در افق روشن 1404، ترسیمگر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویتی اسلامی انقلابی، الهامبخش جهان اسلام همراه با تعاملی سازنده و مؤثر در عرصه روابط بینالمللی است.
خوشبختانه با درک ضرورت و اهمیت این امر و در پاسخ به ندای هوشمندانه رهبری معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی)، طرح تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به مثابه سند تحول راهبردی نظام آموزش و پرورش در افق چشمانداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در دستورکار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و سرانجام پس از شکلگیری حلقههای کارشناسی ـ پژوهشی با مشارکت صاحبنظران حوزوی و دانشگاهی و مدیران و کارشناسان مجرب آموزش و پرورش و سایر دستگاههای ذیربط، ضمن پایبندی به دیدگاههای حضرت امام خمینی(ره) و نظرات مقام معظم رهبری درباره تحول بنیادین نظام آموزشی و همسو با اسناد فرادستی، از جمله سند چشمانداز بیست ساله کشور، سند مذکور تدوین و به تصویب این شورا رسید.
روزنامه دی ان سوئد مقالهای را به قلم Martina Sturek در مورد مزایای انرژی هستهای منتشر کرد. سوئد که به دنبال یک برنامه بلندپروازانه میخواهد تا سال 2045 تمام انرژی خود را بدون فسیلی کند، سایتهای بزرگ تولید انرژی هستهای خود را نیز مدنظر دارد و گهگاه سخنهای قدیمی تاریخی که در سوئد گفته میشد و این کشور را مخالف انرژی هستهای جلوه داده بود، مطرح میگردد و این ایده باز بررسی میشود که آیا در شرایطی که سوئد شیب تندی را برای رهاشدن از انرژیهای فسیلی آغاز کرده تا به هوای پاک کره زمین و سوئد کمک نماید، آیا همزمان باید با انرژی هستهای نیز وداع نماید؟ نباید فراموش کنیم که مقاومت و مقابله با انرژی هستهای وقتی مطرح شد که موضوع آبوهوا مطرح نبود و مشکل آبوهوا به این میزان حاد نبود، ولی واقعیت این است که بپذیریم ریسک و خطر انرژی هستهای بسیار کمتر از آن چیزی است که قبلاً دانش ما در آن مورد مطرح میکرد و در گذشته بود که کنار گذاردن انرژی هستهای مطرح بود، اما هماکنون لازم است که به علم گوش فرا دهیم و انرژی هستهای را بهعنوان یک یار و رفیق در تهدیدات آبوهوایی بنگریم. نقطه اشتراک موضوع تغییرات آبوهوایی در پانل بین دولتی Panel IPCC و نیز آژانس بینالمللی انرژی IEA این را به ما گوشزد میکند که اگر واقعاً میخواهیم تغییری در رسیدن به هدف 1.5 درجه حرارت زمین ایجاد کنیم، احتیاج مبرم به رشد و توسعه سرمایهگذاری در انرژی هستهای داریم. لورا کوزی رئیس استراتژیست سازمان بینالمللی انرژی در همین هفته و در موقع ارائه نگرش و گزارش انرژی در جهان گفت که نه گفتن به انرژی هستهای یک سخن لوکس و فریبنده است که نمیتوانیم از عهدهاش برآییم و باید به سرمایهگذاری در انرژی هستهای مبادرت ورزیم. امروزه، میزان حمایت و هواخواهی از انرژی هستهای در بین زنان و مردان متفاوت است. بنا بر نظرسنجی نووس Novus، 57 درصد مردان خواهان توسعه انرژی هستهای بر مبنای نیاز هستند، درحالیکه این رقم در بین زنان 14درصد میباشد. واقعیت این است که انرژی هستهای کمترین مرگومیر را مبتنی بر واحد انرژی حتی در مقایسه با منابع انرژیهای تجدیدپذیر همچون خورشیدی، باد و انرژی آب داشته است . ادامه ی مطلب